تاريخ : دو شنبه 20 مرداد 1393 | 20:45 | نويسنده : shahram

به نام او که اشک را آفرید تا سرزمین عشق آتش نگیرد


تاريخ : دو شنبه 20 مرداد 1393 | 20:42 | نويسنده : shahram

 

عاشق هرکس شدم او شد نصیب دیگری

دل به هرکس دادم زد به قلبم خنجری

من سخاوت دیده ام دل به هرکس میدهم

شرم دارم پس بگیرم آنچه که بخشیده ام


تاريخ : دو شنبه 20 مرداد 1393 | 20:31 | نويسنده : shahram

تو فقط یک بار زندگی خواهی کرد،

پس برایِ خودت زندگی کن

مهم نیست که دیگران چه فکری می کنند ...
 


تاريخ : دو شنبه 20 مرداد 1393 | 13:8 | نويسنده : shahram

شاد باش

نه یک روز ‌‌که همیشه...

بگذار آوازه ی شاد بودنت چنان بپیچد

که پشیمان شوند

آنان که بر سر غمگین کردنت

شرط بسته اند...


تاريخ : دو شنبه 20 مرداد 1393 | 8:36 | نويسنده : shahram

 

خدایا خسته ام ،

 

از بد بودن هایم ...

 

از اینهمه تظاهر به خوب بودن هایی که نیستم .

 

از آفرینش کوهها و آسمانها و هستی که سخت تر نیست ...

 

خوبم کن ؛

 

فقط همین.



تاريخ : دو شنبه 20 مرداد 1393 | 8:8 | نويسنده : shahram

به خودت می آیی،

یادت می آید دیگر نه کسی است که از پشت بغلت کند،

نه دستی که شانه هایت را بگیرد،

نه صدای که قشنگ تر از باد باشد

تنهایی
یعنی این...

 


تاريخ : دو شنبه 20 مرداد 1393 | 7:43 | نويسنده : shahram

 

خسته ام
تکیه زده ام بر دیواری از سکوت ؛
گاه گاهی هق هق تنهایی هایم سکوتم را میخراشد و نقشی از یادگاری میزند
یادگاری هایی که کسی سواد خواندنش را ندارد
هیچ کس جز خدا!


تاريخ : 19 مرداد 1393 | 23:19 | نويسنده : shahram
باز هم مثل همیشه که تنها میشوم…

دیوار اتاق پناهم میدهد…

بی پناه که باشی قدر دیوار را میدانی…


تاريخ : 19 مرداد 1393 | 23:19 | نويسنده : shahram

تو فقط

تو فقط یک بار زندگی خواهی کرد،

پس برایِ خودت زندگی کن

مهم نیست که دیگران چه فکری می کنند ...

 


تاريخ : 19 مرداد 1393 | 23:19 | نويسنده : shahram

همــــیشـه دقــیقآ وقـــــتی پـُر از حـــرفی

وقتـــی بغــــض میکـــُنی

وقتـــی دآغونــــی

وقــــتی دلــِت شکــــستـه

دقیقــــا همیـــن وقـــــتآ

انقــــدر حـ ـرف دآری کـــه فقــط میتونــی بگـ ـی :


“بیخـــیآل“